میلاد شماخته

دکترای روان شناسی ، مشاور خانواده و پژوهشگر اسلامی

میلاد شماخته

دکترای روان شناسی ، مشاور خانواده و پژوهشگر اسلامی

بیوگرافی :

میلاد شماخته

✴️کارشناسی و کارشناسی ارشد روان شناسی از موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)

✴️دکتری روان شناسی (گرایش قرآن و روان شناسی) از جامعة المصطفی العالمیة

✴️ دانش آموخته سطح۴ حوزه علمیه قم

✴️پژوهشگر روان شناسی اسلامی، مدرس حوزه و دانشگاه

✴️مشاور خانواده در ️مرکز مشاوره سماح (قم-صفاییه-کوچه۱۷):جهت اخذ نوبت 02537838080
(قم-شهرک مهدیه): اخذ نوبت 02532960717






فیلم های آپارات

سلام. روز بخیر
من حدود ۶ ساله از همسرم به دلیل اعتیاد و فساد اخلاقی جدا شدم و یک فرزند دختر دارم که زمان جدایی ۲ سال و نیمش بود و الآن ۹ سالشه و حضانتش با خودمه.


🌟سوال : من یک نوجوان هفده ساله هستم
که خیلی خسته ام از نظر  روحی
احساس میکنم یک شخص پیر پنجاه شصت ساله هستم
و خیلی بی انگیزه شده ام
خودم فکر میکنم افسرده شدم
ولی همه میگن سالمی

🌷پاسخ روان شناس : _____________________________________________

سلام عزیز دل

خداروشکر علائم افسردگی رو هم نداری، مشکل خاصی نداری برای اینکه حالت کسلی و بی حالی ات حل بشه باید تفریح کنی  و دنبال یه تخصص و شغل آینده دار باش
تو هرچیزی که علاقه داری
مثلا کارای فنی مثل تعمیرموبایل
یا کارای کامپیوتری مثل فیلم سازی و انیمیشن سازی

کاری که خلاقیتت داشته باشه و بهت حال بده و روز به روز بیشتر بشه

کاری که بتونی یه سال بعد ازش پول خوبی در بیاری و به خودت افتخار کنی


کاری که به درد این و اون بخوره و مشکل مردمو حل کنی و بگن دمت گرم و خدا خیرت بده

برو دنبال علاقه ات... تو آدم خوش ذوقی هستی .. یه مدت که بری خودت احساس میکنی که داری کیف میکنی و حالت افسردگی قبلیت روز به روز داره کمتر و کمتر میشه

نترس
خیالت تخت تو از منم سالم تری عزیزم

خوش باشی...

_________________________________________________________________________________


💎سوال از مشاور : @psy1400

🚨 کانال مشاوره آنلاین : https://eitaa.com/joinchat/2247295048C66ca24f3e8

هوش هیجانی چیه و تأثیر روی تربیت فرزند چیه ؟

 

پاسخ روان شناس : __________________________________

 

سلام وقت بخیر

هوش هیجانی یعنی شناخت و کنترل عواطف و هیجان‌های خود و دیگران!

 

مادری که هوش هیجانی بالایی دارد، موفقترین مادر در تربیت فرزندش است.

🔻مادر با هوش هیجانی بالا، با فرزندش همدلی میکند نه همدردی! یعنی به جای فرزندش رنج نمیبرد، اما میتواند خودش را جای فرزندش بگذارد و دنیا را از دید او ببیند.
🔻مادر با هوش هیجانی بالا، احساسات خودش را میشناسد، پس آنها را روی فرزندش نمیریزد. مثلا اگر خسته است، ناراحت یا عصبانی است، به خودش حق میدهد، اما با احساساتش راحت است و میتواند به موقع آنها را مدیریت کند.
🔻مادر با هوش هیجانی بالا، تمام مدت به این فکر نیست که مبادا بچه اش ناراحت یا اذیت شود، چون میداند نمیتوان همیشه حال فرزندش را خوب نگه دارد.
🔻مادر با هوش هیجانی بالا میداند یک بچه ی سالم تمام احساسات را تجربه میکند. پس عصبانیت، حسادت یا غم هم جزو زندگی طبیعی است.


👈اگر روی هوش هیجانی خودتان کار کنید، خانواده خوشبخت تری خواهید داشت!


سلام . برا هدایت تحصیلی مزاحمتون میشم ، بنده پایه ۶ حوزه هستم ، چند مرتبه آزمون شخصیت شناسی دادم چند جواب متنوع آمد مثلا ENTJ یا EFTJ

 

پاسخ : سلام وقت بخیر رو آرزوی موفقیت در زندگی طلبگی

برای شخصیت شناسی صرفاً آزمون MBTI کفایت نمیکنه ، بلکه باید به تست های تخصصی تری مثل " 16عاملی کتل" برای شخصیت شناسی تخصصی و کاربردی و "هالند" برای کشف رغبت ها و گرایش ها و علاقه هایتان  و "گاردنر" برای بررسی میزان هوش و قدرت ذهن شما و "رغبت سنج سماح" برای مطلع شدن از رشته های متناسب با شخصیتتان، نیز رجوع کنید، همه این تست ها در سایت سماح (مرکز مشاوره حوزه) موجود است و پس از حل کردن تست باید توسط روانشناس استعداد سنج تحلیل و بررسی تخصصی و مشاوره بشوید.

 


سلام خسته نباشی یک بچه دارم خیلی خیلی شیطان 2وسالونیمشه هم خیلی می زنه گوش می گیره سیلی می زنه هر جا بریم شیطانی 100 برابر می شه همه رو می زنه نمی تونم جایی بریم خیلی خسارت می زنه نمی شینه چی کارش کنیم لطفا جواب بدیند
غذا هم نمی خوره اشتها نداره همش می گه سیرم وزنش پایین 5ماهه رو 10 کیلو مونده

 

 

مشاور ________________________________________________________

 

سلام وقت بخیر

به چند دلیل شیطنت در کودک در دو سه سالگی زیاد می شود:

1. در حال تکامل مغز

در کمال ناامیدی، اغلب فراموش می کنیم که مغز کودکان خردسال هنوز در حال رشد است. مهارتهایی مانند خودتنظیمی پس از تلاش دقیق و مداوم والدین در کودکان ایجاد می شود. بنابراین اگر کودکتان به هشدار شما گوش نمی دهد و یا خشمگین می شود یا از شما سرپیچی می کند، ممکن است به این دلیل باشد که هنوز ناحیه ای از مغز که با خود کنترلی درگیر است کاملا رشد نکرده است. صبر و تلاش مداوم از طرف شما لازم است.

 

2. تاثیرات جسمی

گرسنگی، تشنگی، کمبود خواب یا بیماری می تواند از بسیاری جهات حتی بزرگسالان را تحت تأثیر قرار دهد و باعث تحریک پذیری آنها شود و برای کودکان، این اثرات دو برابر است. بنابراین اگر آنها خسته یا گرسنه هستند یا شیرینی زیادی خورده اند، تمایل به فعالیت بیشتری دارند و در نتیجه فعالیت بیشتری انجام می دهند.

3. خیلی زیاد، خیلی سریع

فعال نگه داشتن بدن و ذهن کودک بسیار حیاتی است، اما این امر باید با استراحت مناسب نیز متعادل شود. گاهی اوقات وقتی کودک شما به دلیل تحریک بیش از حد احساس استرس می کند (ممکن است به دلیل معاشرت یا فعالیت بدنی باشد)، رفتار او ممکن است تغییر کند. ممکن است احساساتی را بروز دهد یا بیش فعال باشد. وقتی کودکان در زندگی تعادل و فعالیت خوبی داشته باشند، این رفتار کاهش می یابد.

4. نیاز به استقلال
به عنوان والدین، ممکن است دوست داشته باشید فرزندتان استقلال داشته باشد، اما وقتی کودک واقعاً تلاش می کند کارهای خود را به تنهایی انجام دهد، شما ناراحت می شوید. بنابراین وقتی کودک نوپای شما در انتخاب لباس شخصی خود لجبازی می کند و در نهایت با پوشیدن لباس عجیب و غریب به مدرسه می رود، سعی کنید صبور باشید. بدانید که تصمیم هر چقدر احمقانه یا غلط به نظر برسد، او تازه یاد می گیرد که استقلال داشته باشد.

5. احساسات شدید

احساسات قدرتمندی مانند ترس، ناراحتی یا سرخوردگی می تواند فرزندان را ناراحت کند ، زیرا آنها به این احساسات عادت ندارند و مکانیسم های خوبی برای کنار آمدن با چنین احساساتی در سنین جوانی ندارند. بنابراین هنگامی که کودکان بیش از حد تحت فشار قرار می گیرند، ممکن است احساس خود را بروز دهند، فریاد بزنند، گریه کنند، یا سخت شوند. اینها شیوه هایی است که کودکان احساسات خود را بیان می کنند. اگر کودک شما در حال انفجار احساسات است یا فریاد می کشد یا گریه می کند، باید در این مدت از او حمایت کنید و به او بیاموزید که چگونه با احساساتش کنار بیاید. در چنین شرایطی سر فرزند خود فریاد نزنید، با لحنی ملایم و یکنواخت صحبت کنید.

6. نیاز به سوزاندن انرژی

کودکان اغلب انرژی زیادی دارند که باید سوزانده شود. آنها دائماً به فعالیت بدنی مانند دوچرخه سواری، دویدن یا بازی در فضای بیرون نیاز دارند. بنابراین اگر کودک شما در مواقعی که قرار است بخوابد یا چرت بزند بیقرار و فعال است، این نشانه آن است که باید انرژی خود را بسوزاند.

7. بی ثباتی

هر خانواده قوانین اساسی خاصی برای کودکان دارد که انتظار می رود کودکان به آنها پایبند باشند. اگر فرزند شما از هیچ قانونی پیروی نمی کند یا اگر در مورد قوانینی که برای فرزند خود وضع کرده اید ملایمت نشان دهید، ممکن است کودک شما ناامید شده و عمل ناشایست انجام دهد. بنابراین هنگام تنظیم قوانین و انتظارات از کودک خود ثابت قدم باشید. او وقتی بداند که از او چه انتظاری می رود، بهتر پاسخ می دهد و رفتار می کند.

8. خلق و خوی شما

انسانها بطور کلی تحت تأثیر خلق و خوی افراد پیرامون خود قرار می گیرند. بنابراین، اگر رفتاری منفی یا عصبانی نسبت به فرزندتان نشان دهید، ممکن است او همان رفتار را منعکس کند. اگر درمواجهه با آنها آرام و صبور باشید، او نیز همان را در مقابل شما نشان می دهد.

9. عشق به بازی

اگر کودک شما قبل از بیرون رفتن از خانه، برای شوخی کفش یا کلیدهای ماشین را مخفی می کند، دلیل آن این است که عشق ذاتی به بازی، به خصوص با والدین دارد. این نشانه ای از رفتار آنان برای جلب توجه است و شما باید درک کنید که فرزند شما می خواهد شما با او وقت بگذرانید.

10. خصوصیات مختلف

هر کس دارای ویژگی ها، نقاط قوت و ضعف های مختلف است. بعضی از افراد انگیزه و تمرکز دارند در حالی که دیگران دلسوز هستند. در مورد کودکان نیز همین طور است و این ممکن است بر رفتار آنها تأثیر بگذارد. شناختن نقاط قوت آنها هنگام برخورد با رفتارهای شیطنت آمیز مهم است.

ببینید دقیقا کجای این نیازهای کودک برطرف نشده  و اون قسمت رو سرمایه گذاری کنید.


موفق باشید

 

 

سلام مادرم به تازگی فوت کرده ، چند وقتیه افسرده شدم خیلی داغونم ...

 

مشاور :_____________________________________________________

سلام وقت بخیر، خیلی سخته درک میکنم برادر عزیزم واقعا این روزا احساس دلتنگی و تنهایی میکنی... اما بهت مژده بدم با مصاحبه ای که ازت گرفتم علائم افسردگی در شما تأیید نشد یعنی یه مدتی اذتی بخاطر این غم و بعدش انشاءالله بهتر میشی ...

 

افسردگی زمانی اختلال تلقی می­‌شه که همراه با حداقل پنج علامت همزمان و بیش از دو هفته رخ بده.

علائم افسردگی شامل موارد زیر:

  1. احساس ناراحتی، پوچی یا درماندگی از نشانه های اصلی افسردگی است.
  2. کج­‌خلقی، فوران خشم یا پایین آمدن آستانه­‌ صبر به افسردگی و علایم آن مرتبط است.
  3. بی‌­میلی به انجام فعالیت‌­های لذت ­بخش، از رابطه جنسی گرفته تا ورزش نیز از نشانه های اختلالات روانی مرتبط با افسردگی است.
  4. اختلال در خواب، ازجمله بی­‌خوابی یا پرخوابی یکی از نشانه های بیماری روانی افسردگی است.
  5. خستگی و پایین بودن انرژی و زمانی که همه‌­ کارها در نظر فرد طاقت­‌فرسا است، نشانه افسردگی است.
  6. اختلال در اشتها، شامل بی­‌میلی به غذا و کاهش وزن یا پرخوری و افزایش وزن به ناراحتی اعصاب و این بیماری مرتبط است.
  7. اضطراب، پرخاشگری و بی­‌قراری از نشانه های اصلی افسردگی است.
  8. حرکت، تفکر یا صحبت فرد کند می­‌شود.
  9. احساس بی­‌ارزشی و عذاب وجدان، تمرکز روی شکست­‌های گذشته و سرزنش خود از نشانه های اصلی افسردگی است.
  10. اختلال در تمرکز، یادآوری و تصمیم­‌گیری از نشانه های افسردگی شدید است.
  11. فکر به مرگ از علائم افسردگی شدید است.
  12. درد فیزیکی مثل سردرد یا کمردرد که علت مشخصی ندارد می‌توان از علائم افسردگی و کرونا باشد.

سلام.
ببخشید 37 سالمه
از بچگی عادت بر کَندن پوست و گوشت کنار ناخن‌های دست و پام دارم.
هر کاری میکنم تا ترک کنم یه مدت خیلی کوتاه موفق میشم ولی دوباره.......
دوتا از برادرهام به شدت هستن مثل من
بچه برادرم هم هست
مادرمم هستن ولی نه به شدت ما

 

مشاور : __________________________________________________________


سلام. وقت بخیر

مطالعات نشان داده که 30 درصد کودکان 7 تا 10 سال و 45 درصد نوجوانان ناخن‌های خود را می‌جون. البته با پا نهادن به دوران جوانی کم‌کم این افراد هم یاد می‌گیرند چطور با اضطراب خود کنار بیایند؛ علاوه بر این به دلیل شرمندگی از تغییر شکلی که ناخنشان در اثر جویدن پیدا کرده، سعی می‌کنن این عادت زشت را ترک و به همین علت آمار بزرگسالان ناخن خور(!) تا 20 درصد پایین می‌اد

 

اما رفتار شما، ریشه فیزیولوژیکی داره یعنی بدن شما یه چیزی کم داره که عکس العمل تون این شکلیه
برید پیش متخصص آزمایش چکاب تخصصی بنویسه
 تخصصی باید بررسی بشه با قرص حل میشه

اگه اون موقع مشکلی نبود باید درقالب روان درمانی پیش روان شناس بیاید

این مسئله چون ارثیه احتمالا نیازی در بدن شما هست که باید حل بشه مثلا کم کاری تیروئید یا کاهش کلسیم یا آهن یا چیز دیگری که بدن اینطوری جبرانش میکنه
پیشنهاد میکنم مراجعه به پزشک کنید حل میشه انشاءالله

من 32 سالمه نمی خوام ازدواج کنم
ولی از بالا رفتن سنمم دارم میترسم خواستگار دارم موقعیتش خوبه پسر خوبیه تردید دارم شدید اصلا علاقه ای به ازدواج کردن ندارم تو خونه بابام آزادم خودم مغازه دارم مشکلی با مجرد بودنم ندارم ولی میترسم دیگه موقعیت خوب گیرم نیاد از تنهایی بعد ۴۰ سالگی میترسم خیلی چیزا هست گفتم شما راهنماییم کنین، از یه طرف پسر خوبیه اهل زندگیه از طرف دیگه من دوس ندارم از شهرم برم دوس دارم چندسال دیگه مجرد باشم دلم میخواد هنوزم یه دختر آزاد باشم برا خودم زندگی کنم

 

 

مشاور ___________________________________________________

 

 

سلام وقت بخیر

درک میکنم شرایط تونو از
یه طرف ناراحتید سنتون رفته بالا
از یه طرف حرف این و اون که سریعتر باید ازدواج کنی
از یه طرفم نمیخواید آزادی تون از دست بره

ببینید نکته مهم چیه یک ازدواج موفق داشتن بلوک‌های ازدواج یکی از بلوغ های ازدواج بلوغ عاطفی بلوغ عاطفی یعنی من نسبت به همسرم مسئولیت داشته باشه من دوست داشته باشم با یک نفر زیر یک سقف زندگی کنم.. من از مجردی و تنهایی دیگه لذت نبرم ... من لذت های ازدواج و باهمسر بودن و بچه داری رو به لذت ها و آزادی های مجردی ترجیح بدم...

اگه این بلوغ اتفاق نیافته ... من آماده ازدواج نیستم ... چون با این با این طرز تفکر نمیتونم مادر خوبی برای بچه هام باشم همچنین نمیتونم همسر دلچسبی برای شوهرم باشم ...

من احساس میکنم تا موقعی که به این احساس نرسیدید ازدواج نکنید چون چند وقت که بگذره یا یه قول خودتون به خیانت فکر میکنید یا درخواست هایی از شوهر میکنید که براش سخته
 نشون میده کنارش لذت نمیبرید و از بودن باهاش حس خوبی ندارید....

حرف مهم اینکه فقط عقل در انتخاب همسر کافی نیس ... قلب هم باید خوشش باید (نه اینکه دیوانه و عاشق بشه نه !) همین که همسر اینده به دل بشینه و خوشحال باشید که دارید ازدواج میکنید.


نکته آخر اینکه حتما قبل ازدواج با هرکس که مایل به ازدواج بودید مشاوره (pmc) یا پیش از ازدواج برید و
که تناسب دوتا تون مشخص بشه


خوشحال شدم که خدمتتون بودم /موفق باشید

 

من در حالت اضطراب و نگرانی ناخن های دست و پایم را - با اینکه درد شدیدی دارد - از ته می کشم؛ مرا راهنمایی کنید.

 

مشاور _______________________________________

 

 

ابتدا دقت کنید حتما حتما حتما باید به یک مشاور متعهد و متخصص مراجعه کنید ولی حال که به ما مراجعه کردید ؛

راه کارهاى زیر تاثیر به سزایى در درمان این بیمارى دارد:

۱. سعى کنید با خود کنترلى، میزان و دفعات ارتکاب به این عادت را روز به روز کاهش دهید و با یادداشت نمودن ان، کاهش تدریجى ان را دنبال کنید. ۲. زمان ها و موقعیت هایى که این حالت بروز مى کند، شناسایى کرده و در ان موقعیت ها خود را به اعمال و افکار دیگر (مانند مطالعه و کارهاى ظریف) مشغول سازید. ۳. عوامل اضطراب و ناخن جویدن را شناسایى کرده و انها را کاهش دهید و از صحنه زندگى حذف کنید. براى مثال اگر به هنگام شنیدن اخبار، این عادت بروز مى کند، در این موقع به کارهاى دستى (مانند خطاطى، بازى با قلم و تمرین خط و گفتن ذکر و شمردن ان به وسیله تسبیح و...) مشغول شوید و مدت زمان گوش دادن به اخبار را کاهش دهید. ۴. اگر از به کارگیرى این دستورالعمل ناتوان و یا ان را کم تاثیر مى دانید، از دست کش و یا کیسه استفاده کنید به محض بروز این حالت، دست خود را در کیسه یا دست کش قرار دهید. ۵. شخصى را بخواهید تا هرگاه مشاهده کرد شما به این عادت مشغول شده اید، دست شما را بگیرد و یا با یک روش ازار دهنده (مانند فشار دادن به دست شما) رفتار شما را کنترل کند. کافى است چندین روز این عمل را انجام دهید تا این عادت فراموش گردد. ۶. هر روز به صورت مرتب ورزش کنید، به خصوص به هنگام صبحگاه. ۷. هنگام ورزش چندین بار نفس عمیق بکشید و اکسیژن خون خود را افزایش دهید. ۸. قران زیاد بخوانید و به صورت مرتب و منظم چند وعده در روز قران بخوانید. ۹. ذکر «لاحول ولا قوه الا بالله» را زیاد بگویید. ۱۰. هنگام گفتن ذکر تسبیح در دست بگیرید و این ذکرها را با تسبیح بگویید. ۱۱. سر انگشتان خود را با موادى تلخ و بدبو الوده کنید که به محض گذاشتن در دهان تلخى و بوى بد ان شما را اذیت کند. ۱۲. هنگام گوش دادن به درس یا تماشاى تلویزیون دست هاى خود را زیر چانه یا کنار گوش خود نگذارید؛ یا تسبیح دست بگیرید و دست هاى خود را مشغول کنید یا روى نشیمنگاه بنشید و دست ها را دور پاها درهم قفل کنید.

براى مقابله با مشکلى که مطرح کرده اید، رعایت راه کارهاى زیر مناسب است:

۱. براى خود برنامه اى شبانه روزى تنظیم کنید و کارهایتان را - اعم از: مطالعه، خواب، عبادت، تفریح، ورزش، تغذیه و... - در زمان معین و طبق برنامه انجام دهید.

۲. براى تقویت انگیزه، هدف نهایى و اهداف واسطه اى خود را از درس خواندن مشخص کنید؛ زیرا اگر انسان هدف مشخصى داشته باشد، همواره ان هدف براى او انگیزه ایجاد مى کند.

۳. از پراکنده خوانى اجتناب کنید؛ مطالعات شما باید هدفمند و در زمان مناسب باشد.

۴. بعد از غذا خوردن، بلافاصله مطالعه نکنید.

۵. بکوشید در کتابخانه و با نشستن صحیح پشت میز، مطالعه کنید

. ۶. بعد از ۴۵ دقیقه مطالعه، یک ربع استراحت کنید و اگر برایتان امکان دارد، نوشیدنى یا میوه، یا حداقل چند دانه کشمش و یا بیسکویت بخورید. البته لازم نیست هر ۴۵ دقیقه خوردن یا نوشیدن تکرار شود؛ ولى استراحت لازم است. هرگز چند ساعت به طور مستمر مطالعه نکنید.

۷. هنگام امتحانات، از مواد قندى و مغذى (مانند خرما، کشمش، انجبر، عسل، مربا و...) بیشتر استفاده کنید.

۸. شب ها حداقل شش ساعت استراحت و خواب داشته باشید و در بین روز، بعد از صرف نهار، یک ساعت استراحت کنید

. ۹. بهداشت خواب را مراعات کنید.

۱۰. اگر همه موارد فوق را مراعات کردید، ولى مشکل خواب الودگى وجود داشت، به روان پزشک مراجعه کنید.

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 25 ساله )

سلام و خسته نباشید.خیلی افسرده شدم دیگ نمیدونم چیکار کنم لحبازی ها و بداخلاقی های پسرام از زندگی کردن هم منو سیر کرده .باعث میشه همیشه سردرد باشم و آستانه صبرم خیلی پایین اومده ب طوری ک حیغ میکشم و میزنم تو سرم.دیگ حالا احساس میکنم پسرامم دوسپ ندارن بااینکه فقط دو سال و نیم دارن نبودنم براشون فرقی نداره😔


مشاور:______________________________________________________________________________________________

 

با سلام خدمت شما
؛ با توجه به متن ارسالی شما به نظر می رسد که شما دارای دو فرزند پسر می باشید که البته از سن دقیق هر یک از آنها صحبتی به میان نیاورده ولی آنچه مشخص است اینکه مراقبت و تربیت فرزندان دلبند شما خارج از تحمل شما گردیده و فشار وارده شما را دچار حساسیت های زیاد نموده است که البته خودتان از آن به عصبانیت(خشونت های فیزیکی با خود) و افسردگی نام بردید. دوست عزیزم مسلماً که مراقبت از فرزند کوچک امری است که نیاز به صبر زیاد داشته و بخصوص که تعداد فرزندان کوچک از یک نفر نیز فراتر رفته و این مسئله، مشکلات تربیت و مراقبت را نیز دو چندان خواهد ساخت. ولی آنچه مسلم است اینکه نوع رفتار شما و خشونت های ناشی از عدم تحمل شما، در فرزندانتان تأثیر مستقیم داشته و تربیت آنها را در مسیری نادرست هدایت می نماید. امر و نهی های مکرر شماست که باعث ایجاد لجاجت در فرزندانتان گردیده و رفتار خشونت آمیز شما باعث بروز بدخُلقی های آنها گردیده است. پیش از هر چیز شما دوست عزیز بایستی توسط یک روانشناس مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته و در صورت لزوم مورد تجویز داروهای آرامش بخش توسط روانپزشک قرار گیرید(در صورت تشخیص روانشناس) . شروع دارو درمانی باعث می گردد که تا حدود زیادی عصبانیت شما که البته ممکن است به دنبال افسردگی(پس از زایمان) در شما ایجاد گردیده باشد، درمان گردیده و ضمن آرام سازی شما از طریق دارو، روشهای تعامل، مراقبت و تربیت فرزند توسط روانشناس و مشاور به شما آموزش داده شود. برخورداری از مهارت های لازم در تربیت فرزندان ، از مشکلات موجود در روابط شما با آنها کاسته، ضمن اینکه رفتار آنها (لجبازی و بداخلاقی) که مستقیماً تحت تأثیر خُلق و رفتار شما می باشد بهبود می یابد. در اینجا در گام نخست به شما خواهر گرامی توصیه می گردد با مراجعه نزد روانشناس بالینی و شرح مشکلات موجود ، ایشان را در تشخیص و درمان یاری نموده تا با درمان به هنگام و کسب مهارت های لازم جهت فرزندپروری به این مهم دست یافته و زندگی خود را عاری از خشونت نموده و در سایه روابط خوب و سالم از داشتن فرزندانی شاد و آرام لذت ببرید.
با آرزوی سلامتی و بهروزی برای شما دوست گرامی

 

برای مطالعه بیشتر :

نکاتی برای غلبه بر افسردگی

m1401 ( تحصیلات : دبیرستان ، 16 ساله )

سلام خسته نباشید
من کلاس نهم رو تموم کردم و الان موقع انتخاب رشه ام هست
من برای اینکه بخوام رشته ام رو انتخاب کنم. یا باید ببینم به چه چیز علاقه دارم یا باید ببینم که شغلم چه چیزی انتخاب میکنم که در ارتباط با شغلم درس هم بخونم اما مشکلم اینجاست که من مدتی فکر کردم و با چند نفر صحبت کردم اما نفهمیدم که چه رشته ای رو دوست دارم و اینکه حتی نمیدونم که شغلم هم قرار چی باشه چون میترسم یک رشته ای رو انتخاب کنم یا یک شغلی اما بعد از مدتی پشیمون بشم.
نمیخوام پشیمون بشم اصلا نمیدونم چیکار باید کنم؟


مشاور:___________________________________________________________________________

 

با سلام و وقت بخیر خدمت شما همراه عزیز راسخون

خوشحالم که در این مسیر کنار شما هستم

نگرانی شما را در رابطه با انتخاب رشته و انتخاب شغل کاملاً درک می کنم ؛ یک بخشی از این نگرانی و سردرگمی طبیعی است اما می توانید برای اینکه از این نگرانی و سردرگمی خارج شوید ، ابتدا علاقمندی ها ،  رغبت و استعداد خودتان را پیدا کنید ، برای اینکه این موارد را شناسایی کنید می توانید از طریق هسته ی مشاوره ی آموزش و پرورش منطقه ی سکونتتان یا یک مرکز مشاوره ی خصوصی آزمون استعداد و رغبت را که برای این منظور طراحی شده است را انجام دهید .

این آزمون به شما کمک می کند بخش عمده ی این نگرانی ها حل شود . چرا که با این آزمون به توانمندی ها ، علایق و استعداد های خودتان واقف می شوید و می توانید بر اساس آن یک انتخاب رشته ی اصولی داشته باشید .گاهی وقت ها ممکن است بعد از انجام این تست  فرد بین دو رشته تردید پیدا کند که کدام را انتخاب کند ، برای این منظور می توانید از افرادی که در هرکدام از این رشته ها تحصیل کرده اند کسب اطلاع کنید .
 

امیدوارم در مسیر تحصیل و شغل آینده بهترین ها در انتظار شما باشد .

رضا ( تحصیلات : دبیرستان ، 18 ساله )

سلام و خسته نباشید ممنون از سایت خوبتون🌹
من جلوی جمع (بیشتر از ۳ نفر، فامیل، دوست و...)دیگه خودم نیستم و نمی‌تونم مثل قبل صحبت کنم (اینکه حرفی برای گفتن نداشته باشم اینطور نیست) و احساس بدی دارم و مدام عرق میکنم حتی یه حرف جالب رو طوری تعریف میکنم که هیچ جذابیتی نداره و این برمیگرده به دوران کودیکم چون برادر بزرگترم همینجوری بود من هم اخلاقم خیلی شبیه به اون شد.
این روش های برو جلوی آینه و شجاع باش و نترس و‌... همه اینا رو هم امتحان کردم و نتیجه نگرفتم، اصلا بنظرم این روش هارو کسی میگه که اصلا خودش این حسو تجربه نکرده.
دنبال یه روش متفاوت هستم.
بازم ممنون از سایت و مشاوره‌های خوبتون🌹

 


مشاور: ______________________________________________________

 

با سلام به شما کاربر گرامی:

خجالت و کمرویی از جمله مسائلی است که افراد زیادی در جهان از آن رنج می‌برند اما نکته مهم این است که برای حل این موضوع دنبال چاره باشد فردی که بخواهد با کمرویی و خجالت خود مبارزه کند ابتدا باید اراده ای قوی و محکمی داشته باشد، یعنی این که هیچگاه از تصمیم خود توقف نکند، شاید در نگاه اول کار بسیار دشوار و سختی باشد در واقع هر کاریی ابتدایش سخت است اما با تلاش و پشتکار هر سختی آسانی می شود پس باید با اراده به مبارزه با خجالت و کمرویی بپردازید.

برای این کار می‌توانید از فردی که بسیار مورد اعتماد شماست کمک بگیرید این فرد می تواند از اعضای خانواده یا از دوستان شما باشد مهم این است که بتواند شما را به خوبی درک کند.

شاید در ابتدا مورد تمسخر یا تعجب دیگران قرار بگیرید زیرا از نظر آنها شما تا دیروز فردی بودید گوشه گیر و خجالتی اما امروز با صدای بلند  و محکم در حال اظهار نظر هستید.

سعی کنید ریشه کمری خود را پیدا کنید  این کار سبب می شود تا به راحتی  بتوانید با این مشکل خود مبارزه کنید

سعی کنید اعتماد به نفس خود را بالا ببرید وقتی اعتماد به نفس انسان بالا باشد می‌تواند در بسیاری از مسائل سخن بگوید حتی اگر اشتباه مطلبی را بیان کند، توانایی های خود را نادیده نگیرید و و افکار منفی را از خود دور کنید به خود امید بدهید، دنبال نقاط مثبت خود باشید، توانایی های خود را پیدا کنید و سعی کنید هرچه بیشتر آنها را شکوفا کنید.

هنگام سخن گفتن به خود نیندیشید و سعی کنید به طرف مقابل خود دقت بیشتری داشته باشید تا به خود در این صورت حواس شما از خود پرت شده و آن حس خجالت در شما ایجاد نمی شود.

هنگامی که در حال صحبت هستید به این فکر نکنید که دیگران چه عکس العملی نسبت به سخنان شما دارند یا برداشتی از صحبت های شما دارد مهم این است که شما حرف های تان را کامل و بدون خجالتی بزنید برای این کار بهتر است اطلاعات عمومی خود را بالا ببرید برای این است که وقتی در جمع این سخن می گویید سخنان شما منبع درستی داشته باشد باعث می شودکه با اعتماد به نفس بالاترین سخن بگویید.

ازکلاسهای فن  سخن وری استفاده کنید، آنجا به شما آموزش خواهد داد که چگونه و به راحتی بتوانید سخن بگویید.

سعی کنید تا آرام و شمرده می‌شود تا راحت تر تصمیم بگیرید چه سخنی را می‌خواهید همچنین این کار سبب می‌شود تا صدای خود را بشنوید و این این سبب می‌شود تا اعتماد به نفس شما بالا برود و حتی گاهی اوقات می توانید صدای خود را ضبط کنید و آن را گوش دهید‌.

می توانید از اعضای خانواده خود خواهش کنید تا به صحبت های شما برای این کار می توانید این سخنرانی را آماده کنید و در جمع خانواده آن را بیان کنید این تمرین ها سبب شود تا به راحتی در جمع صحبت کنید.

اگر این راه‌ها اثر نداشت می توانید از یک مشاور خوبی کمک بگیرید شما را در این مورد بیشتر را کمک کند.

ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 27 ساله )

سلام و خسته نباشید من تمام سایت هارو بررسی کردم هرکس یه چیز نوشته و با یه مرکز که به سوالاعات مذهبی پاسخ میدن هم صحبت کردم و گفتن در رابطه با نزدیکی به منظور انعقاد نطفه در شب چهارشنبه علی الظاهر مشکلی وجود ندارد اما باز یکم دلم نا آرامه اگه میشه یه راه حلی به من نشون بدین
من زمان تخمک گذاریم همزمان با قمر در عقرب بود که دکتر گفته بودن باید اقدام کنم اما چون شک داشتم انجام ندادم و قمر در عقرب رو گذروندم و بعد از اون هم صدقه دادم بعد اونم افتاد وسط ماه قمری که دیروز باشه بازم نشد الانم دوباره افتاده شب چهارشنبه من باید چیکار کنم؟ آیا سندی وجود داره مبنی بر اینکه شب چهارشنبه برای بسته شدن نطفه خوب نیست و مشکلی برای جنین پیش میاد یا خیر؟ من میتونم صدقه بزارم کنار و اقدام کنم؟


مشاور: _______________________________________________________________________

 

سلام. از تقویم همسران استفاده کنید و دقیق طبق اون دستورات عمل کنید... زمان تخمک گذاری معمولا دو سه روز از چهاردهم تا شانزدهم هفدهم ادامه داره، بهتره زمانتون رو با وقت مناسب و سفارش شده هماهنگ کنید... ان شاءالله درست میشه

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 29 ساله )

سلام،من یه دختر ۱۸ ماهه دارم و از وقتی که غذا خوردن رو واسش شروع کردم چون غذا نمیخوره و وزن نمیگیره خیلی عصبی میشم و تاحالا چند بار کتکش زدم حتی همون موقع که کوچیکتر بود،نمیتونم خودمو کنترل کنم عصبی میشم ولی بعدش دلم واسش میسوزه.

خودم وقتی بچه بودم خیییلی از مامان بابام کتک میخوردم سر هر چیزی و خیلی دعوام میکردن،حتی یادمه زمانی که حدودا ۶ ساله بودم همش فکر میکردم که مامان واقعیه خودم فوت شده و بعدش بابام با این خانوم که الان مادر منه ازدواج کرده.

حتی تا دوران دانشجوییم این کتک ها ادامه داشت و هنوزم وقتی میرم خونه پدریم با مامانم دعوامون میشه.واقعا درمونده شدم هیچ دلخوشی ای ندارم همش حس میکنم شوهرم دوستم نداره با اینکه خودش میگه دوستت دارم ولی بلد نیستم بروز بدم،منم فکر میکنم دروغ میگه و خانوادشو بیشتر از من دوست داره.

تا حالا خیلی بفکر خودکشی افتادم ولی خب میترسم.تو سن ۱۶ سالگی هم یبار از دست مامانم میخواستم خودکشی کنم و کردم ولی داداشم رسید و به دادم رسید.


مشاور: ________________________________________________________________

 

سلام خدمت شما
متوجه ناراحتی ها و مشکلات شما شدم و بسیار متاسفم از انچه در کودکی گذرانده اید .بله .شما حق دارید .اینکه  کودکی را همراه با سختی گذرانده اید .و در این مسیر اسیب های فراوانی دیده اید ، قابل درک است .گذشته ی شما مشکلاتی وجود داشته که شما در به وجود امدنش تقصیری ندارید .

این درست که این حالی که امروز دارید و برایتان مشکل ایجاد نموده است ، انتخاب شما نبوده است  ، اما ادامه دادن به این سختیها و یا درمان کردن انها و پایان دادن به این سختی ها و دشواریها انتخابی ست که در دست شماست .این شمایید که انتخاب می کنید .کمک بگیرید .و با رواندرمانی ارامش و اسایش را به خود و اطرافیانتان هدیه دهید .شما با این احوال بار سنگینی بر دوش دارید و من هم متوجه فشاری که بر روی شانه های شما ست، هستم .شما در به وجود امدن این مصائب اختباری نداشته اید ولی برای  پایان دادن به این محنت  باید خودتان وارد عمل شوید .تصمیم گیرنده شماهستید .

مسئله ی دیگر ،اینکه شما خودتان تجربه کرده اید که این سوء رفتارها از طرف والدین به هنگام کودکی چه عواقب سخت و دردناکی در پی خواهند داشت ..بله من  درک می کنم تا چه حدی به صورت همه جانبه تحت فشار واقع شده اید . .نمی خواهم احساس گناه یا خود سرزنش گری هایتان را افزایش دهم ولی این مشکلاتی را که خودتان زخمی شده ی انها هستید ، خودتان به صورت اگاهانه به فرزندتان تحمیل نکنید .چه بسا والدین شما از نتیجه ی رفتار هایشان اگاه نبوده اند و نااگاهانه چنین رنجی را به شما تحمیل نموده اند .لیکن شما که خودتان  رنج کشیده ی این نوع برخورد والدین بوده اید ، شایسته نیست اگاهانه چنین کنید . .به این منظور پیشنهاد میکنم و لازم است در اسرع وقت به روانپزشک مراجعه فرمایید .که با کمک درمان دارویی  اماده ی رواندرمانی شوید .و همراه با دارو درمانی ، تحت روان درمانی قرار بگیرید .

تله های زندگی در کودکی و در هشت سال نخستین شکل می گیرند .ووجود انها بستگی دارد به نوع ارضا شدن نیاز هایی که کودک دارد .رشد و تحول در کودکی تنها غذا و اب و بهداشت نیست و نیاز های کودک ادمی بیش از نیازهای فیزیولوژیکی ست و بعد روانی و عاطفی ان  از اهمیت بالایی برخوردار است چر ا که به نوع دلبستگی اش می انجامد  که ایمن باشد یا نا ایمن و به تبع ان شکل گیری شخصیتش و روابط بین فردی اش و در نهایت کل زندگی اش به چگونگی ارضا نیاز هایش بستگی دارد . .لذا جای هیچ گونه تعلل و درنگی وجود ندارد .هر چه سریع تر اقدام نمایید و به این درد و رنج دشوار پایان دهید .

در مورد رابطه با همسرتان هم این طور که فرمودید ، روان بنه ها و طرحواره های ناسازگاری در شما وجود دارد که هنگامی که فعال می شوند ، چنین حس هایی به شما دست می دهد .پیشنهاد می کنم برای روان درمانی ، رواندرمانگری را انتخاب کنید که تخصصی در این زمینه ( طرح واره درمانی ) داشته باشد .به شما پیشنهاد می کنم کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید نوشته ی جفری یانگ را حتما مطالعه کنید .مخصوصا از فصل پنج به بعد برای شما مفید فایده خواهد بود .عزیزم دقت داشته باشی ، دریافت کمک از متخصص ، علاوه بر اهمیتی که برای سلامت و ارامش شخص خودتان و بس از اثر بخشی ان بر فرزند پروری شما ، برای حفظ رابطه ی زناشویی شما هم اهمیت بسزایی دارد .

بزرگوار، خلق پایین و کندی حسی حرکتی، روانی  و بی انگیزگی از مشخصه های بارز افسردگی ست .اجازه ندهید باعث تعلل شما در گرفتن کمک شود .
امید وارم هر چه سریعتر ارامش و اسایش به شما بازگردد 🤲.
در پناه خدای مهربان باشید .🌹

🌸🌼🌸🌼🌸
🌼🌸🌼
🌸🌼
🌼
🌸

#مشاوره_ازدواج

❓#سوال

سلام حاج آقا. شما توی یکی از جلساتتون گفتید با کسی که #مامانی هست #ازدواج نکنید. حالا ما از کجا بفهمیم اون شخص مامانی هست یا نه؟

 

_______________________________________________________________________

✅ #جواب

۱) مامانی به کسی میگن که شدیدا به #خانواده اش مخصوصا مامانش وابسته ست. کسی که مامانیه هنوز یک #شخصیت_مستقل پیدا نکرده و نمی تونه مستقلا #تصمیم بگیره. عدم #استقلال، شاخصه ی اصلی یه شخص مامانیه. چه خانم باشه چه آقا

2) ازدواج، یک #رابطه ی دو نفره ست، در حالی که وقتی با یک فرد مامانی #زندگی می کنی، این رابطه سه نفره میشه. همیشه پای نفر سومی درمیونه.

3) اگر با یک آقای مامانی ازدواج کنی، هیچ وقت احساس نمی کنی که داری با یک «مرد» زندگی می کنی، احساس نمی کنی پشتت گرمه، احساس نمی کنی #تکیه گاه داری.
اگر با یک #خانم مامانی ازدواج کنی، هیچ وقت احساس نمی کنی یک تکیه گاه عاطفی و #حامی درست و حسابی داری! در ضمن، اگر با یک آدم مامانی ازدواج کنی، هیچ گاه تو نفر اول زندگیش نیستی!


4) به بعضی از ویژگی های یک فرد مامانی اشاره می کنم :

👈 دائما حرف از مامانش می زنه؛ مامانم اینو گفت، مامانم اونو گفت، مامانم می خواد، مامانم نمی خواد و ...

👈 علاقه ی #افراطی و شدیدی به خانواده اش داره!

👈 اگر احیانا به خانواده اش، خصوصا مادرش بگی بالای چشمت ابرو ست، برخورد تندی باهات می کنه.

👈 رسما اعلام می کنه که خانواده ام، #خط_قرمز من هستن.

👈 مرتبا تاکید می کنه که باید به مامانم #احترام بگذاری و چنین و چنان کنی!

👈 تاکید داره پیش خانواده اش یا حداقل نزدیک به اون ها زندگی کنید.

👈 از خانواده اش بیش از حد حساب می بره.

👈 قرار و تصمیمات با تو رو به خاطر خانواده اش #کنسل می کنه.

👈 خودش رو «بیش از حد» #مدیون خانواده اش می دونه.

👈 هر چیزی رو که بینتون پیش میاد، به مامانش میگه!!!

👈 همیشه سعی می کنه مدافع پروپاقرص خانواده اش باشه.

👈 دائما احساس می کنه برای خانواده اش کم گذاشته و #حق_فرزندی رو خوب ادا نکرده!

👈 وقتی پیش خانوادشه، خیلی #شاد و پرانگیزه و سرحاله!

👈 دایره ی #دوستان و رفقاش خیلی محدوده!

👈 دوست داره با خانواده اش #مسافرت بره!

👈 مامانش خیلی ازش تعریف می کنه!

👈 خیلی #حساس و #زودرنج هست.

👈 دائما میگه باید با خانواده ام #مشورت کنم.

👈 خانواده اش به راحتی می تونن نظرش رو تغییر بدن.

۱۰) #نکته ی آخر : هرگز به #امید #تغییر دادن یک فرد مامانی با او ازدواج نکنید. تغییر در اکثر موارد #محال است.

موفق باشید.


🌺🌱🌿☘️🍀🌺🌿🍂🍃🎋🍁🌹🌷🌸💐🌾🌻

💎سوال از مشاور : @psy1400

🚨 کانال مشاوره آنلاین : https://eitaa.com/joinchat/2247295048C66ca24f3e8

🌾
🌸
🌼
🌸🌼
🌼🌸🌼
🌸🌼🌸🌼🌸

/* Image */ a:nth-child(4) img{ display:inline-block; width:1357px; } /* Link */ .hdr_right .title h1 a{ display:none; } /* Heading */ .hdr_right .desc h2{ display:none; } /* Links */ .footer .cnt .links{ display:none; } /* Pagination */ .mod_center .pagination{ display:none !important; }