من 32 سالمه نمی خوام ازدواج کنم
ولی از بالا رفتن سنمم دارم میترسم خواستگار دارم موقعیتش خوبه پسر خوبیه تردید دارم شدید اصلا علاقه ای به ازدواج کردن ندارم تو خونه بابام آزادم خودم مغازه دارم مشکلی با مجرد بودنم ندارم ولی میترسم دیگه موقعیت خوب گیرم نیاد از تنهایی بعد ۴۰ سالگی میترسم خیلی چیزا هست گفتم شما راهنماییم کنین، از یه طرف پسر خوبیه اهل زندگیه از طرف دیگه من دوس ندارم از شهرم برم دوس دارم چندسال دیگه مجرد باشم دلم میخواد هنوزم یه دختر آزاد باشم برا خودم زندگی کنم
مشاور ___________________________________________________
سلام وقت بخیر
درک میکنم شرایط تونو از
یه طرف ناراحتید سنتون رفته بالا
از یه طرف حرف این و اون که سریعتر باید ازدواج کنی
از یه طرفم نمیخواید آزادی تون از دست بره
ببینید نکته مهم چیه یک ازدواج موفق داشتن بلوکهای ازدواج یکی از بلوغ های ازدواج بلوغ عاطفی بلوغ عاطفی یعنی من نسبت به همسرم مسئولیت داشته باشه من دوست داشته باشم با یک نفر زیر یک سقف زندگی کنم.. من از مجردی و تنهایی دیگه لذت نبرم ... من لذت های ازدواج و باهمسر بودن و بچه داری رو به لذت ها و آزادی های مجردی ترجیح بدم...
اگه این بلوغ اتفاق نیافته ... من آماده ازدواج نیستم ... چون با این با این طرز تفکر نمیتونم مادر خوبی برای بچه هام باشم همچنین نمیتونم همسر دلچسبی برای شوهرم باشم ...
من احساس میکنم تا موقعی که به این احساس نرسیدید ازدواج نکنید چون چند وقت که بگذره یا یه قول خودتون به خیانت فکر میکنید یا درخواست هایی از شوهر میکنید که براش سخته
نشون میده کنارش لذت نمیبرید و از بودن باهاش حس خوبی ندارید....
حرف مهم اینکه فقط عقل در انتخاب همسر کافی نیس ... قلب هم باید خوشش باید (نه اینکه دیوانه و عاشق بشه نه !) همین که همسر اینده به دل بشینه و خوشحال باشید که دارید ازدواج میکنید.
نکته آخر اینکه حتما قبل ازدواج با هرکس که مایل به ازدواج بودید مشاوره (pmc) یا پیش از ازدواج برید و
که تناسب دوتا تون مشخص بشه
خوشحال شدم که خدمتتون بودم /موفق باشید